اگر شعری برای من می فرستید لطفا چند جمله ای هم در معرفی خودتان بنویسید و البته در قید املا و انشایش نباشید چون در بازنویسی بخش شناختنامه شاعران یکدست و ویرایش خواهد شد.
موسیقی از صدای تو میریخت بر دلم
حلقه در دست حلقهای
هر یک ولی مخالف هم میخواند.
هوا که گرم میپرید در هوای من
درخت میشدم
و هوا در شُش من مینشست.
موسیقی از صدای تو آبم بود
و برگ من از سبز تو میآموخت
و دلم در زلالهای تو میلرزید
خون خود پای حرفش میریخت
قطره در دست قطرهای
هریک ولی مخالف هم ظاهر
در خواندههای دیگری اما غرق.
موسیقی از صدای تو میتابید
جانم را بالا میرفت
روشن را از بالا میریخت
شُش را پر میکرد از روشن
برگ در دست برگی
هر یک دمی مخالف هم
خم میشدند از باد
تا باد را ذخیره در آواز هم کنند.